اولین تکون نی نی!

سلام به همگی،میخوام خاطره اولین تکون نی نی رو براتون تعریف کنم...

تو اینترنت و کتاب خونده بودم که کسانی که برای اولین بار مامان میشن از هفته 20 بعد میتونن تکونای نی نی رو احساس کنن و من تازه وارد هفته 17 شده بودم،البته مدتی بود که یه چیزایی مثل ترکیدن حباب یا لیز خوردن ماهی توی دلم احساس میکردم اما ضربه و تکون نبودن...

اون روز هم خیلی سرم شلوغ بود و کلی کار عجله ای روی میزم بود و همه حواسم به کامپیوتر که یه دفعه... یه چیزی توی دلم تکون خورد!!! این دیگه کاااااملا" با قبلیها فرق داشت، قشنگ ضربه زد!!!

چون غرق کار بودم و حواسم نبود یه کوچولو شک داشتم فوری دستمو روی شکمم گذاشتم و با چشمای گرد منتظر بودم که  دیدم عزیز دل مامان نمیدونم با دست یا پای کوچولوش یه ضربه دیگه به دست مامان زد و با این کارش همه ی دنیاااااااا رو به من داد، از خوشحالی رو ابرها بودم و زیر لب قربون صدقش میرفتم... الهی که مامان به فدای اون دست و پای کوچولوت! دورت بگردم که اینجوری خودتو به مامان نشون میدی! عزییییییزم ! مرسی مامان،مرسی...

ثانیه ها رو میشمردم تا دوباره تکون بخوره،ظهر که شوهری اومد اونقدر خوشحالی و شادی توی صورت و چشمام موج میزد که تا نشستم تو ماشین گفت : چی شده؟!

منم با آب  و تاب در حالی که قند توی دلم آب میشد براش تعریف کردم...

شوهری گفت این دفعه زود به منم بگو،منم میخوام تکونشو لمس کنم ،دلم براش میسوخت که مثل من نمیتونست نی نی رو احساس کنه به خاطر همین حرف وقت نی نی شروع میکرد به بازیگوشی فوری بهش میگفتم و دستشو میذاشتم روی شکمم تا اونم مثل من کیف کنه و وجود نی نی رو بیشتر احساس کنه...

خدایا شکرت، صدهزار مرتبه شکرت، خدایا تو که مهربان ترین مهربانان هستی هیچ کس رو تو حسرت این لحظه نذار، تو رو به بزرگی خودت قسم میدم خدایا چشم همه ی منتظرها رو روشن کن و یه نی نی سالم وصالح و خوشگل بهشون بده،آمین.