محمدرادینمحمدرادین، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 29 روز سن داره
پیوند من و باباییپیوند من و بابایی، تا این لحظه: 15 سال و 1 ماه و 12 روز سن داره

فرشته کوچولوی خونمون

سونوی 7 ماهگی و سورپرایز نی نی!

1392/7/28 13:11
نویسنده : mamane radin
595 بازدید
اشتراک گذاری

هفت ماهم که تموم شد دکتر گفت باید الان یه سونو بدی که برای تعیین تاریخ زایمان خیلی کمک میکنه، با اینکه از قبل دو تا وقت سونو گرفته بودم ولی یکی رو دادم به یکی از دوستام که عجله داشت و اون یکی هم اوایل مهر بود و دیگه دیر بود.ناراحت


با شوهری راه افتادیم از این طرف به اون طرف دنبال نوبت سونو، بالاخره با خواهش و تمنا یه جا قبول کردند، خدا رو شکر از سونوگرافی های خوب بود، زیاد معطل نشدیم و زود نوبتمون شد، شوهری از خانم دکتر خواهش کرد که بیاد داخل اتاق و اون هم اجازه داد،کلی ذوقیدیم.niniweblog.com

شنیده بودم بعضی جاها صفحه مانیتور رو طوری قرار میدن که مامان بتونه نی نی رو ببینه،گفتم: ببخشید میشه من هم ببینم؟ خانم دکتر گفت: صبر کن کارم تموم که شد نشونت میدم.ساکت

شوهری یه چیزایی میدید و با شکلکهاش دل منو آب میکرد،و همش میپرسید این کجاشه؟ اون کجاشه؟متفکر

خانم دکتر گفت : تنها تنها که نمیشه،صبر کن کارم که تموم شد نی نی رو به هر دوتون نشون میدم.

چند دقیقه ای طول کشید تا کارشو انجام بده بعد به شوهری گفت بیا کنار تخت و مانیتور رو چرخوند به سمت من... niniweblog.com

خوب ، این ستون فقراتشه...  این قلبشه (الهی که مامان به فدای اون قلبتو اون ضربانش که نبض زندگی منه!) این استخوان رانه...

همین طور داشت میگفت که نی نی تکون خورد و یک دفعه کف پای کوچولوش با اون انگشتهای فسقلیش اومد روی صفحه!  وااااااای که چه قدر ذوق کردیم، یه پای کوچچچولو با انگشتای خییییلی کوچولو!!!!! الهی دورت بگردم، فدای اون بند بند انگشتای ریزت تربچه!ماچقلب

آروم نوازشش کردم و گفتم مامانی یه تکون کوچولوی دیگه

پسر حرف گوش کن مامان ای دفعه سنگ تموم گذاشت و طوری غافلگیرمون کرد که هیچ وقت از یادمون نمیره

صورت ماهشو دیدیم،باورتون میشه؟!!!

یه صورت ناز و گرد با لبهای کوچولو و چشمهای بسته که معلوم بود هزار ماشااله خیلی درشتن! به یه کوچچولو ابرو و ..... از شدت ذوق قلبم داشت وایمیساد و اشکم سرازیر شده بود، مثل اینکه صدامونو شنیده بود چون خیلی آروم تکون میخورد، و دهان کوچولوشو مثل خمیازه کشیدن باز و بسته کرد،خانم دکتر گفت : این هم از شیرین کاری نی نی واسه مامان و باباش، شیطون فهمیده دارید نگاهش میکنید! niniweblog.com

با اینکه سونوی معمولی بود ولی خیلی واضح بود فکر کنم دستگاهشون خوب بود که اینقدر واضح همه چیزو نشون میداد.

شوهری که رو ابرها بود، و تا چند روز هی میگفت دیدیش؟ پاشو دیدی؟ صورتشو دیدی؟ دیدی دهنشو برامون باز کرد؟..... و دوتایی کلی کیف میکردیم niniweblog.com

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان سام
29 مهر 92 16:11
ماشاالله مامانی چه حافظه ای دارین.خدا این فرشته ی خوشگل رو 120 سال واستون نگه داره
mamane radin
30 مهر 92 13:10
بعضیهاشو نوشتم و بقیه رو هم از ترس اینکه تا بخوام بنویسمشون یادم نره هر روز برای خودم تکرار میکنم و البته از یادآوریشون کلی کیف میکنم، خدا کوچولوی شما رو هم براتون حفظ کنه ممنون که به ما سر زدین و نظر دادین، خوشحال میشم باز هم پیشمون بیاید